دیشب از بی قراری با وجود خستگی زیاد خوابم نمییرد با وجود اینکه دوز ملاتونینم را دو برابر کردم باز هم خوابم نمیرفت، زور استرسه بیشتر بود
حوالی صبح خوابم برد .حدود ساعت هشت صبح باربد امد بیدارم کرد گفت مامی از هواپیمایی پیام دادند که بابت دریافت کارت پروازتون اطلاعاتتون وارد کنید البته قبلش هزینه صندلیون را بپردازدید
هزینه اش هم کم نبود
گفتم شگفتا هزینه صندلی دیگه چی هست ؟
ادم یاد این میوه فروش های وانتی میفته قیمت میوه را میزنند بعد نیمش را اندازه یه نخود گوشه کاغذ مینویسند یعنی اون قیمت که دلنازه فقط برای نیم کیلوهه
اصلا این کار حس خوبی برام نداشت از این مدل کارها خوشم نمیاد انگار آدم گیر میندازن
چون تا الان تجربه اش نداشتم خلاصه هزینه را پرداخت کردیم کارت پرواز گرفتیم گفت برای برگشت نمیشه از الان صندلی را بخرم بیست و چهارساعت بعد باز میشه
لیندا این وسط تماس گرفت بهش گفتم اینطوری شده
گفت چند ساله بعضی از این ایرلاین های در و پیت همینجوری از هر مدلی میخوان پول میکشند
گفتم تنها ایرلاینی که به سمت ارمنستان میرفت پگاسوز بود
واقعا بیخودترین ایرلاین هست یک بار باهاش من از ایران به ترکیه امدم صندلی هاش تنگ شبیه مینی بوس هست پذیرایی نمیکنند حتی اب معدنی کوچیک بهت سه یورو میفروشند دقیقا سر گردنه است
ما واقعا برای ارمنستان چاره نداشتیم خرید کردیم
گفتم تجربه ام بگم که اگر گزینه ایرلاین دیگه ایی را داشتید پگاسوز را هرگز خرید نکنید
لیندا گفت البته خرید صندلی اجباری نیست اگر چند نفر باشید صندلی نخرید هر کدوم یه جا میشینید
اما باربد گفت مامی تو قسمت شکایت پرواز نظرات خوندم کسانی که از قبل صندلیشون خرید نکردند به مشکلات و دردسر زیادی تو فرودگاه افتادند
حالا ما خودمون استرس داریم ،این وسط این هم میشد دردسر ...ترجیح دادم صندلیش بخره
ظاهرا جدیداً بعضی از این شرکت های هواپیمایی بار و صندلی و غذا و... را بعد بلیط میفروشند 😮
چه مدل زشتی
دیگه بعد از این مورد نتوستم بخوابم بلند شدم صبحانه درست کردم خوردیم
ناهار برای باربد لازانیا درست کردم که یکی از غذاهای مورد علاقه اش را میل کنه
چیزی که به نظرم آمد این بود که چون باربد بار نداره نمیتونه اسپری یا عطر و مام توی کوله پشتی کابین بگذاره چون ممنوع هست
براش یه تیشرت یه جوراب یه بسته دستمال مرطوب گذاشتم گفتم وقتی خواستی برگردی قبلش برو داخل دستشویی زیر بغلت را بشور خشک کن با دستمال مربوط بقیه اندام را پاکن تی تیشرت و جورابت عوض کن بزار تو کیسه فزیزهای که برات گذاشتم گره بزن
برو قسمت تست عطرهای فرودگاهی چند تا پیس پیس یه تست برو به خودت عطر بزن 😃😬 که سوار هواپیمای برگشت میشی عدم دوش حمام موجب اذیت اطدافیانت نشه
چون خودم روی بوی بد و گند عرق بقیه خیلی حالم بد میشه ..حس بویایم قوی هست خیلی خودم ملاحظه میکنم
خلاصه پوشه مدارک و خوراکی هاش خودش جاسازی کرد
بهش دوتا پوشه کوچیک دستی دکمه دار دادم یکیش را داخلش پاسش را بگذاره یکیش داخلش دلارش گذاشتم توی جیب پنهان داخلی کیفش جاسازی کرد..
رفت برای ساندویچ های کالباسش نون گرفت بعد دوش گرفت
ناهارش خورد و صفا کرد خیلی دوست داشت منو بوسید دلداری داد نگران نباشم ... گفت چهره ات تابلوهه استرس داری
گفتم اره دیگه 😟
ساندویچ های کالباسش درست و فویل پیچی کردم برای شامش توی کیفش گذاشت
یه بطری اب گذاشته بودم که یخ بزنه توی راه فرودگاه میره هوا گرمه اب خنک داشته باشه ( روی کاغذ نت برداریم هم جلوی چشمم گذاشته بودم یادم نره بهش بدم )
قبل رفتنش توی فریزز توت فرنگی داشتم با خامه و شیر براش یه میلک شیک توت فرنگی درست کردم دادم خورد
ازش معذرت خواستم که اگر بابت کنترل کردن و چک کردن لوازمش زیاده روی میکنم چون گفتم استرسم زیاده و میخوام درکم کنی برای و مسافرت های قبلی گفتم خاطرش باشه اینطوری نبوده
گفتم بله میدونم برای این سری درکت میکنم
گفتم حتما برگه جریمه فرودگاهیت را برای اضافه موندت وقتی پرداخت کردی فیشش را داخل همین پوشه پاست بگذار چون وقتی خواستی ورود کنی اون را ازت حتما پلیس مرزی میخواد
اون هم گفت معلومه مامی برمیدارم حواسم هست
قرار شد هر جا نت داشت از وضعیت خودش من را مطلع کنه
چقدر سخته اونهایی که بیشتر از یکی بچه دارید چیکار میکنید خدا قوت خیلی مسئولیت نفس گیری هست
من و باربد را ساعت سه و نیم ظهر با بغضی که هر دومون به زور خودمون نگه داشتیم با کلی بغل و بوس و یه کاسه اب که پشتش ریختم بدرقه کردم و به فرودگاه رفت
خیلی زود رفت گفت چون میخوام با اتوبوس برم ممکنه مشکلی پیش بیاد زودتر میرم که مدیریت زمان داشته باشم
شب ساعت یازده پرواز داره
خوشحالم از این بابت که در انجام کارهاش به وقت و منظم هست.
خدایا مسافر عزیزم را در پناه خودت حفظ کن ......🙏🏼🙏🏼

